نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
اسرار و رموز اقبال لاهوري
اين تمنا زير خاکم گوهر است
در
شبم تاب همين يک اختر است
عقل آذر پيشه ام زنار بست
نقش او
در
کشور جانم نشست
حرفي از علم اليقين ناخوانده ئي
در
گمان آباد حکمت مانده ئي
آخر از پيمانه ي چشمم چکيد
در
ضمير من نواها آفريد
هست شأن رحمتت گيتي نواز
آرزو دارم که ميرم
در
حجاز
حيف چون او را سر آيد روزگار
پيکرش را دير گيرد
در
کنار
کوکبم را ديده ي بيدار بخش
مرقدي
در
سايه ي ديوار بخش
زبور عجم اقبال لاهوري
در
طلب کوش و مده دامن اميد ز دست
دولتي هست که يابي سر راهي گاهي
يا رب درون سينه دل با خبر بده
در
باده نشئه را نگرم آن نظر بده
مغرب ز تو بيگانه مشرق همه افسانه
وقت استکه
در
عالم نقش دگر انگيزي
دل زنده ئي که دادي به حجاب
در
نسازد
نگهي بده که بيند شرري بسنگ خاره
آنچه از کار فرو بسته گره بگشايد
هست و
در
حوصله ي زمزمه پردازي هست
تاب گفتار اگر هست شناسائي نيست
واي آن بنده که
در
سينه ي او رازي هست
تکيه بر عقل جهان بين فلاطون نکنم
در
کنارم دلکي شوخ و نظر بازي هست
ندانم اينکه نگاهش چه ديد
در
خاکم
نفس نفس بعيار زمانه سود مرا
جهاني از خس و خاشاک
در
ميان انداخت
شراره ي دلکي داد و آزمود مرا
در
جوي روان ما بي منت طوفاني
يک موج اگر خيزد آن موج ز جيحون به
با چنين زور جنون پاس گريبان داشتم
در
جنون از خود نرفتن کار هر ديوانه نيست
بزم
در
کشمکش بيم و اميد است هنوز
همه را بي خبر از گردش افلاک انداز
زمينائيکه خوردم
در
فرنک انديشه تاريک است
سفر ورزيده ي خود را نگاه راه بيني ده
بخود کي مي رسد اين راه پيماي تن آسائي
هزاران سال منزل
در
مقام آزري کرده
در
سينه ي من دمي بياساي
از محنت و کلفت خدائي
دي ماه تمام گفت با من
در
ساز به داغ نارسائي
نگاه شوق تسلي بجلوه ئي نشود
کجا برم خلشي را که
در
دل است هنوز
حضور يار حکايت درازتر گرديد
چنانکه اين همه ناگفته
در
دل است هنوز
صفحه قبل
1
...
1381
1382
1383
1384
1385
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن