نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
تذکرة الاوليا عطار
آن شب
در
خواب ديد که طبقي سرپوشيده
در
پيش او نهادند و او را ...
... شيخ گفت: «آن زر
در
دجله انداز». برفت و
در
دجله انداخت و به خدمت ...
... يک بار انداختي.
در
اين راه نيز اگر هم چنين حساب خواهي کرد، برو ...
... يافتي. تا رعونت
در
وي ظاهر شد و پنداري عظيم
در
وي سر برزد و به ...
... «ابليس مشاهده نيافت
در
طاعتش و آدم مشاهده کم نکرد
در
زلتش ». ...
... عز و جل - سر خود
در
دل ننهد که
در
وي دوستي دنيا بود». ...
... رسيد، تا به جان
در
راه او سخاوت نکني ». و گفت: «انس يافتن به ...
... نگاهداشت انفاس
در
اوقات نيست ». و گفت: «عبوديت دو خصلت است: صدق ...
... فاني شدن ذاکر است
در
ذکر و ذکر
در
مشاهده مذکور». ...
... است که ناچيز گردد
در
وي رسوم و ناپيدا شود
در
وي علوم، و خداي - ...
... داشتن عقوبت است
در
هر نفسي ». گفتند: «بلاي او چه کار کند؟». گفت ...
... نمازشان فرمود، تا: تن
در
نماز شد، دل
در
محبت پيوست، جان به قربت ...
... «محبت داخل است
در
رضا و رضا نيز
در
محبت. از جهت آن که دوست ...
... که اندامهاي او
در
تن به سخن آمدي، همه گويند: «الله ». که اعضا و ...
... که: «اي مردمان
در
فلان منزل يکي از اولياء خدا خود را بازداشته ...
... روز طعام خوردمي.
در
باديه رفتم وسه روز چيزي نيافتم. چهارم روز ...
... بندگان خود را،
در
ذکر بروي گشاده گرداند (پس هر گاه که از ذکر ...
پس او را
در
سراي فردانيت فرود آرد و محل جلال و عظمت بر وي مکشوف ...
... «هر که را معرفتي
در
دل قرار گرفت، درست آن است که
در
هر دوسراي ...
گفت : «فنا
در
فناء بنده باشد از رؤيت بندگي، بقا بقاء بنده باشد ...
... چنان مضطرب شود
در
نايافت که سکونش نبود هرگز، تا چنان سکونش بود ...
... اقران جنيد بود و
در
طريقت مجتهد بود و صاحب مذهب؛ و از صدور علما ...
... خانه پنداشتندي که
در
دکان چيزي خورده است واهل دکان را گمان بودي ...
... «نروم تا ماهيي
در
شست من نيفتد». آخر
در
افتاد.چون بر کشيدم، ...
نوري
در
جست وخود را
در
پيش افگند به صدق وباز جاي رقام نشست. و ...
... قاضي رجوع فرمود تا
در
کار ايشان نظري کند. (قاضي گفت: «بي حجتي ...
... رفت، که هيچ تغيري
در
وي پديد نيامد. بعد از آن مرد
در
پاي شيخ ...
... و گفت: «خوف خاص
در
وقت بود و خوف عام
در
مستقبل ». ...
در
حال نزع چون پسرش جامه دريد و فرياد کرد، ابوعثمان گفت: «اي پسر ...
... صاحب فراست بود و
در
تجريد قدمي راسخ (داشت) و رياضت بسيار کشيده ...
... فقرا، که با اغنيا
در
قيامت حساب کنند و حساب شنوانيدن کلام بي ...
«
در
تحقيق محبت عذر بيگانگي بود، و عتاب مجاملت دوست باشد. يعني ...
... برتر از موافقت
در
فرمانها و
در
اخلاق ». ...
... «اگر کسي بيست سال
در
شيوه نفاق قدم زند و
در
اين مدت براي نفع ...
... (خدا) کارش بسازد
در
اين جهان و
در
آن جهان و تامتوکل بود بر خداي ...
... «زاهد آن بود که
در
دنيا به چشم زوال نگرد، تا
در
چشم او حقير شود ...
... جمع کردن دل است
در
معرفت و تفرقه متفرق گردانيدن
در
احوال ». و ...
... طريق تو آن است که:
در
آن ساعت که خلق بخسبند، به ملتزم روي و ...
... تو دادم ». او را
در
خانه برد و عقد نکاح کرد و به گرماوه فرستاد ...
... بزرگتر از آن بود که
در
آب و
در
هوا برود». ...
نقل است که
در
اعتکاف نشسته بود آخر رمضان
در
جامع بغداد (بعد از) ...
... مکرمش گرداند و
در
حضيرة القدسش بنشاند». و گفت: «درست کردن ...
... زمان و عالم ترين
در
علم طريقت، و
در
تجريد قدمي ثابت داشت. ...
نقل است که
در
متوضا بود.
در
خاطرش آمد که: «اين پيرهن به فلان ...
... کرامات بسيار است و
در
فنون علم کامل و
در
شريعت و طريقت مجتهد. ...
... روز سخن مي گفتم (
در
) مناظره يي. امير، يحيي شد
در
آن سخن ». ...
... صعب، و تختي زرين
در
ميان بيابان نهاده
در
زير درختي سبز، و چشمه ...
از آن که
در
اول بسته بود و اينجا گشاده و منبسط است؛ و
در
اول ...
... ياران خضرويه بود و
در
بلخ مي بود، و او را
در
رياضات وآداب تصنيف ...
... «خير دنيا و آخرت
در
اندکي مال يافتم و شرهر دو جهان
در
بسياري آن ...
... که: اين گنه را
در
دنيا بر تو پوشيده ايم از کرم ما. نسزد که
در
...
عبدالله دست
در
بالين کرد و سر بر او نهاد و گفت «من مردم » و
در
...
... از کسي دارم که
در
حيا سخن گويد واز خداي - تعالي - شرم ندارد». ...
... و ابراهيم خواص
در
مجلس او توبه کردند. شبلي را پيش جنيد فرستاد ...
... تا بندگاني راکه
در
بي ادبي خوي کرده باشند، بد آن راست کنند». و ...
... «خلاف عادت است. دست
در
اين زن ». دست
در
پاي او زد و برآمد شير ...
... او چنان بود که
در
طوس قحطي افتاد، چنان که آدمي يکديگر را مي ...
... «هر که خدمت کرد
در
همه عمر خويش يک روز جوانمردي را، برکت خدمت يک ...
... خويش، خاسري است
در
نفاق خويش، ملومي است
در
بخل خويش ». والسلام. ...
... آمد و شيخ هم چنان
در
نماز بود. ردا باز کتف شيخ انداخت و بنشست ...
... خداي - تعالي -
در
دهان يقين، که
در
حالت توحيد آن لقمه را از ...
... جنيد را ديده. و
در
ابتدا که درد دين دامن دل او گرفت، چنان شد که ...
و گفت: «
در
حال جواني درويشي پيش من آمد و اثر گرسنگي
در
من بديد. ...
او لقمه مي کرد و
در
دهان من مي نهاد و من نمي توانستم. خورد، تا ...
... دست من بگرفت و
در
آستين کشيد و
در
شکم خود ماليد. از سينه تا ناف ...
... ، موي باليده از
در
خانقاه درآمد و طهارت کرد و دو رکعت نماز گزارد ...
... محنت، به آرام نفس
در
هر دو حال. و صبر سکون نفس است
در
بلا». ...
... حلاج الاسرار و
در
بغداد، مصطلم (مي خواندند) و
در
بصره مخبر. ...
نقل است که
در
ابتدا رياضت مي کشيد، دلقي داشت که بيست سال بيرون ...
... است که طايفه يي
در
باديه او را گفتند: «ما را انجير مي بايد». ...
... بود که جفاء خلق
در
او اثر نکند. پس آن گاه خداي - تعالي - را ...
... گفت: «ما همه سال
در
طلب بلاء او باشيم، چون سلطاني که دايم
در
...
و گفت: «مريد
در
سايه توبت خود است و مراد
در
سايه عصمت ». و گفت: ...
نقل است که
در
شبانروزي
در
زندان هزار رکعت نماز کردي. گفتند: «چو ...
... گفت: «چون جهانيان
در
اعمال کوشند، تو
در
چيزي کوش که ذره يي از ...
... خواست. من نخواستم
در
آن ساعت که به دون حق کسي را
در
دل حظ و ...
در
توکل يگانه بود و باريک فرا گرفتي و با اينهمه هرگز سوزن و ...
و گفت وقتي
در
سفر بودم، به ويراني
در
شدم. شب بود. شيري عظيم ديدم ...
و گفت: «وقتي
در
باديه يکي را ديدم. گفتم: از کجا مي آيي؟ گفت: از ...
... «وقتي شنودم که
در
روم راهبي هفتاد سال است تا
در
ديري است، به ...
... است که: وقتي خواص
در
کار خود متحير شد. به صحرايي بيرون رفت. ...
... طبع است خاطرها
در
آيد وليکن زيان ندارد، زيرا که او را قوت بود ...
و گفت: «هرگز
در
نزديکي پيري نشدم الا از حال خويش خالي شده و ...
... را جمع گردانيد
در
توحيد و تفرقه آن است که
در
شعريعتشان متفرق ...
و يک روز چوبي
در
دست داشت هر دو سر آتش
در
گرفته. گفتند: «چه ...
... سخن بگفت، چيزي
در
خاطر مستمعان افتاد. به نور ايمان خبر يافت. ...
... آستان نشست و اصحاب
در
ببستند. و گفتند: «ايها الشيخ! تو مي داني ...
... نفسم گرفته شود و
در
وحشت فرو شوم ». اين سخن
در
آن جوان کار کرد. ...
... هيزم ترديد. که آتش
در
زده بودند و آب از ديگر سوي وي مي چکيد. ...
چون
در
راه آمدند، جوان جاروب بر گرفت و به هر منزل گاه جاي ايشان ...
... «با زنار تو را
در
خانه رها نکنم ». جوان سر بر آستانه نهاد وگفت: ...
... سزاي آن اند. من
در
غوغاي آدم زخم خورده ام.
در
غوغا ديگري نيفتم ...
... به ديوانه ستان
در
شد. جواني را ديد
در
سلسله کشيده، چون ماه همي ...
... نه مردند و نه زن
در
دنيا، من نيز نه مردم و نه زن
در
دين، پس جاي ...
... زاهد گفت: وقتي
در
نزديک شبلي
در
آمدم. گفتم: ازو پرسم از معرفت. ...
... «صوفيان اطفال اند
در
کنار لطف حق، تعالي ». و گفت: «تصوف عصمت است ...
... : «حب دهشتي است
در
لذتي و حيرتي
در
نعمت و محبت رشک بردن است بر ...
... «اين حديث مرغي است
در
قفس، به هر سو که سر بر زند بيرون نتواند شد ...
اگر مرا باد لطف
در
خواهد يافت، اين همه ناکامي وسختي بر اميد آن ...
... سجده کرديد و من
در
پشت پدرم بودم و
در
شما نظاره مي کردم ». ...
صفحه قبل
1
...
1381
1382
1383
1384
1385
...
1680
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن