167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

ديوان ابوسعيد ابوالخير

  • فيلسوفي گفت: اندر جانب هندوستان
    حکمتي ديدم نوشته بر در بت خانه اي
  • اسرار و رموز اقبال لاهوري

  • در چمن جز دانه اي اشکم نکشت
    تار افغانم بپود باغ رشت
  • در جهان خورشيد نوزائيده ام
    رسم و آئين فلک ناديده ام
  • در نمي گنجد بجو عمان من
    بحرها بايد پي طوفان من
  • غنچه کز باليدگي گلشن نشد
    در خور ابر بهار من نشد
  • برقها خوابيده در جان من است
    کوه و صحرا باب جولان من است
  • پنجه کن با بحرم ار صحراستي
    برق من در گير اگر سيناستي
  • هيچکس رازي که من گويم نگفت
    همچو فکر من در معني نه سفت
  • ساقيا برخيز و مي در جام کن
    محو از دل کاوش ايام کن
  • خيز و در جامم شراب ناب ريز
    بر شب انديشه ام مهتاب ريز
  • چشم اهل ذوق را مردم شوم
    چون صدا در گوش عالم گم شوم
  • قيمت جنس سخن بالا کنم
    آب چشم خويش در کالا کنم
  • در گره هنگامه داري چون سپند
    محمل خود بر سر آتش به بند
  • حرکت اعصاب گردون ديده ام
    در رک مه گردش خون ديده ام
  • ملتي در باغ وراع آوازه اش
    آتش دلها سرود تازه اش
  • خامه ام از همت فکر بلند
    راز اين نه پرده در صحرا فکند
  • گر چه هندي در عذوبت شکر است
    طرز گفتار دري شيرين تر است
  • پارسي از رفعت انديشه ام
    در خورد با فطرت انديشه ام
  • در جهان تخم خصومت کاشت است
    خويشتن را غير خود پنداشت است
  • شعله ي خود در شرر تقسيم کرد
    جز پرستي عقل را تعليم کرد
  • وانمودن خويشرا خوي خودي است
    خفته در هر ذره نيروي خودي است
  • موج تا موج است در آغوش بحر
    مي کند خود را سوار دوش بحر
  • آرزو را در دل خود زنده دار
    تا نگردد مشت خاک تو مزار
  • از تمنا رقص دل در سينه ها
    سينه ها از تاب او آئينه ها
  • زندگي مرکب چو در جنگاه باخت
    ببر حفظ خويش اين آلات ساخت