نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان ابوسعيد ابوالخير
اندر صف دوستان ما باش و مترس
خاک
در
آستان ما باش و مترس
اي واقف اسرار ضيمر همه کس
در
حالت عجز دستگير همه کس
تا
در
نزني به هرچه داري آتش
هرگز نشود حقيقت حال تو خوش
تعليم ز اره گير
در
امر معاش
نيمي سوي خود مي کش و نيمي مي پاش
در
ميدان آ با سپر و ترکش باش
سر هيچ بخود مکش بما سرکش باش
گو خواه زمانه آب و خواه آتش باش
تو شاد بزي و
در
ميانه خوش باش
آويز
در
آنکه ناگزيرست ترا
وز هر چه خلاف او گريزان ميباش
سوداي توام
در
جنون مي زد دوش
درياي دو ديده موج خون ميزد دوش
در
نيم شبي خيل خيال تو رسيد
ورنه جانم خيمه برون ميزد دوش
دارم گنهان ز قطره باران بيش
از شرم گنه فگنده ام سر
در
پيش
در
خانه خود نشسته بودم دلريش
وز بار گنه فگنده بودم سر پيش
در
جمله کاينات بي سهو و غلط
يک عين فحسب دان و يک ذات فقط
در
عشق تو اي نگار پر کينه و جنگ
گشتيم سرا پاي جهان با دل تنگ
دستي که زدي به ناز
در
زلف تو چنگ
چشمي که زديدنت زدل بردي زنگ
گفتا که: دلت کجاست؟ گفتم: بر او
پرسيد که: او کجاست؟ گفتم:
در
دل
درماند کسي که بست
در
خوبان دل
وز مهر بتان نگشت پيوند گسل
سياح جهان معرفت يعني دل
در
بحر غمت دست به سر پاي به گل
در
باغ کجا روم که نالد بلبل
بي تو چه کنم جلوه سرو و سنبل
اي چارده ساله مه که
در
حسن و جمال
همچون مه چارده رسيدي بکمال
يا رب نرسد به حسنت آسيب زوال
در
چارده سالگي بماني صد سال
مي رست زدشت خاوران لاله آل
چون دانه اشک عاشقان
در
مه و سال
هر وصف که
در
حساب شرست و وبال
دارد به قصور قابليات مآل
چندت گفتم که ديده بردوز اي دل
در
راه بلا فتنه ميندوز اي دل
در
عشق چه به ز بردباري اي دل
گويم به تو يک سخن زياري اي دل
با خود
در
وصل تو گشودن مشکل
دل را به فراق آزمودن مشکل
صفحه قبل
1
...
1362
1363
1364
1365
1366
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن