نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان ابوسعيد ابوالخير
در
چينستان نقش و نگار از تو برند
ايران همه فال روزگار از تو برند
منگر تو ازين چشم بديشان کايشان
فارغ ز دو کون و
در
مکان دگرند
چون
در
دل من مقام دارد شب و روز
ميترسم از آنکه نيش بر خويش زند
خوبان همه صيد صبح خيزان باشند
در
بند دعاي اشک ريزان باشند
در
چنگ غم تو دل سرودي نکند
پيش تو فغان و ناله سودي نکند
شب خيز که عاشقان به شب راز کنند
گرد
در
و بام دوست پرواز کنند
هر جا که دري بود به شب بربندند
الا
در
عاشقان که شب باز کنند
در
حضرت اجلال چنان مجنونند
کز خاطر و فهم آدمي بيرونند
در
دايره اهل وفا چون پرگار
گر سر بنهند پاي بيرون ننهند
خلق آينه چشم و دل يکدگرند
در
آينه نيک نيک و بد بد بيند
در
عشق تو گاه بت پرستم گويند
گه رند و خراباتي و مستم گويند
در
دهر دمي خوش نزده شاد بزيست
گويا که دم خوشش دم آخر بود
زان ناله که
در
بستر غم دوشم بود
غمهاي جهان جمله فراموشم بود
در
عشق تو حالتيش باشد که دمي
هم با تو و هم بي تو قرارش نبود
عاشق به يقين دان که مسلمان نبود
در
مذهب عشق کفر و ايمان نبود
هر چند که جان عارف آگاه بود
کي
در
حرم قدس تواش راه بود
دوشم به طرب بود نه دلتنگي بود
سيرم همه
در
عالم يکرنگي بود
هر کو ز
در
عمر درآيد برود
چيزيش بجز غم نگشايد برود
روزي که چراغ عمر خاموش شود
در
بستر مرگ عقل مدهوش شود
تا دل ز علايق جهان حر نشود
اندر صدف وجود ما
در
نشود
افتاده ز روي تو
در
آيينه دل
عکسي که به هيچ وجه زايل نشود
اما دل سودا زده
در
مدت عمر
جز وصف جمال تو نه گفت و نه شنيد
در
باغ روم کوي توام ياد آيد
بر گل نگرم روي توام ياد آيد
در
سايه سرو اگر دمي بنشينم
سرو قد دلجوي توام ياد آيد
هرگه که مرا حديث تو ياد آيد
با من
در
و ديوار به فرياد آيد
صفحه قبل
1
...
1360
1361
1362
1363
1364
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن