167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

ديوان ابوسعيد ابوالخير

  • در کعبه اگر دل سوي غيرست ترا
    طاعت همه فسق و کعبه ديرست ترا
  • کز لطف برآر حاجتم در دو سرا
    بي منت خلق يا علي الاعلا
  • در ديده بجاي خواب آبست مرا
    زيرا که بديدنت شتابست مرا
  • خالي کن اين خانه، پس مهمان آ
    با ما کس را به خانه در منشانا
  • از ديده بدخواه ترا چشم رسيد
    در ديده بدخواه تو بادامينا
  • روزي پنج در جهان خواهي بود
    آزار دل هيچ مسلمان مطلب
  • اي آينه حسن تو در صورت زيب
    گرداب هزار کشتي صبر و شکيب
  • روزي بيني مرا شده کشته بخت
    حلقم شده در حلقه سيمين تو سخت
  • گويا که ز روزگار دردي دارد
    اين درد که در پاي تو خود را انداخت
  • از جانب دوست سرزد اين سوز و گداز
    تا در نگرفت شمع پروانه نسوخت
  • ديشب که دلم ز تاب هجران ميسوخت
    اشکم همه در ديده گريان ميسوخت
  • خون در دل و ريشه تنم سوخت چنان
    کز ديده بجاي اشک خاکستر ريخت
  • آن يار که عهد دوستداري بشکست
    ميرفت و منش گرفته دامن در دست
  • گر در عملم آنچه ترا شايد نيست
    اندر کرمت آنچه مرا بايد هست
  • القصه زمام توبه ام در کف تست
    يکدم نه شکسته اش گذاري نه درست
  • عصيان خلايق ارچه صحرا صحراست
    در پيش عنايت تو يک برگ گياست
  • غم عاشق سينه بلا پرور ماست
    خون در دل آرزو ز چشم ترماست
  • هان غير، اگر حريف مايي پيش آي
    کالماس بجاي باده در ساغر ماست
  • يا رب غم آنچه غير تو در دل ماست
    بردار که بيحاصلي از حاصل ماست
  • از حلقه بندگيت بيرون نرود
    تا نقش حيات در نگين دل ماست
  • آن آتش سوزنده که عشقش لقبست
    در پيکر کفر و دين چو سوزنده تبست
  • در آينه روي شاهدان نيست عجب
    خود شاهد و خود آينه اش اين عجبست
  • اين اوست پديد گشته در صورت ما
    اين قدرت و فعل از آن بمامنسو بست
  • مگذار که در عشق تو رسوا گردم
    رسوايي من باعث بدنامي تست
  • در عالم اگر فلک اگر ماه و خورست
    از باده مستي تو پيمانه خورست