نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.37 ثانیه یافت شد.
ديوان شمس
در
خواب بي سو مي روي
در
کوي بي کو مي روي
شش سو مرو وز سو مگو چون غير سو آموختم
اي سرو بر سرور زدي تا از زمين سر ورزدي
سر
در
چه سير آموختت تا ما
در
آن سيران کنيم
در
نقش بي نقشي ببين هر نقش را صد رنگ و بو
در
برگ بي برگي نگر هر شاخ را باغ ارم
چپ راست دان اين راه را
در
چاه دان اين چاه را
چون سوي موج خون روي
در
خون بود خوان کرم
تو هر گوهر که مي بيني بجو دري دگر
در
روي
که هر ذره همي گويد که
در
باطن دفين دارم
رگ و پي ني و
در
آن دجله خون مي جوشيم
دست و پا ني و
در
آن معرکه جولان داريم
بيا بيا دلدار من دلدار من درآ درآ
در
کار من
در
کار من
تويي تويي گلزار من گلزار من بگو بگو اسرار من اسرار من
ني ترش ماند
در
دلي ني پاي ماند
در
گلي
لبيک لبيک و بلي مي گوي و مي رو تا وطن
اي دل مرو
در
خون من
در
اشک چون جيحون من
نشنيده اي شب تا سحر آن ناله هاي زار من
اي
در
زمين ما را قمر اي نيم شب ما را سحر
اي
در
خطر ما را سپر اي ابر شکربار من
مقام خوف آن را دان که هستي تو
در
او ايمن
مقام امن آن را دان که هستي تو
در
او لرزان
زرد و سرخ و خار و گل
در
حکم و
در
فرمان ماست
سر منه جز بر خط فرمان من فرمان من
اي ناطقه بر بام و
در
تا کي روي
در
خانه پر
نطق زبان را ترک کن بي چانه شو بي چانه شو
هر دم يکي را مي دهد تا چون درختي برجهد
حيران شود ديو و پري
در
خيز و
در
برج است او
اين سينه را چون غار دان خلوتگه آن يار دان
گر يار غاري هين بيا
در
غار شو
در
غار شو
آن کون خر کز حاسدي عيسي بود تشويش او
صد کير خر
در
کون او صد تيز سگ
در
ريش او
هر کي
در
اين ره نرود دره و دوله ست رهش
من که
در
اين شاه رهم بر ره هموارم از او
نبود روي از اين سو همه پشت است از اين سو
که نگنجيد
در
اين حد و نه
در
جان و مکان رو
آنک
در
زلزله او است دو صد چون مه و چرخ
و آنک که
در
سلسله او است دو صد سلسله مو
کو او و کو بيچاره اي کو هست
در
تقليد خود
در
خون خود چرخي زده و اندر رجا پا کوفته
اي جان و دل از عشق تو
در
بزم تو پا کوفته
سرها بريده بي عدد
در
رزم تو پا کوفته
نمک را
در
طعام آن کس شناسد
در
گه خوردن
که تنها خورده ست آن را و يا بوده ست ساينده
يا رب چه کس است آن مه يا رب چه کس است آن مه
کز چهره بزد آتش
در
خيمه و
در
خرگه
تو
در
اين ماه نظر کن که دلت روشن از او شد
تو
در
اين شاه نگه کن که رسيده ست سواره
در
جان بلبل گل نگر وز گل به عقل کل نگر
وز رنگ
در
بي رنگ پر تا بوک آن جا ره بري
صفحه قبل
1
...
1351
1352
1353
1354
1355
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن