نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان شمس
بده اي دوست شرابي که خدايي است خدايي
نه
در
او رنج خماري نه
در
او خوف جدايي
خنک آن دلي که
در
وي بنهاد بخت تختي
خنک آن سري که
در
وي مي ما نهاد کامي
تو
در
اين سرا چو مرغي چو هوات آرزو شد
بپري ز راه روزن هله گير
در
نداري
بدهد خدا به دريا خبري که رام او شو
بنهد خبر
در
آتش که
در
او اثر نداري
مثل چرخ تو
در
گردش و
در
کار آيي
گر چو دولاب تو با آب روان نستيزي
تيغ
در
دست درآ
در
سر ميدان ابد
از شب و روز برون تاز چو بر شبديزي
اين همه ترس و نفاق و دودلي باري چيست
نه که
در
سايه و
در
دولت اين مولايي
جان شيرين تو
در
قبضه و
در
دست من است
تن بي جان چه کند گر تو ز تن بگريزي
آب را
در
دهنم تلختر از زهر کني
زهره ام را ببري
در
غم خود آب کني
زيرکان را رخ تو مست از آن مي دارد
تا
در
اين بزم ندانند که تو
در
چه فني
بي وي ار بر فلکي تو به خدا
در
گوري
هر چه پوشي بجز از خلعت او
در
کفني
آن مه چو
در
دل آيد او را عجب شناسي
در
دل چگونه آيد از راه بي قياسي
در
قرص مه نگه کن هر روز مي گدازد
تا
در
محاق گويي کاندر فلک قمر ني
آن نافه هاي آهو و آن زلف يار خوش خو
آن را تو
در
کمي جو کان نيست
در
فزوني
آوه که شد فضولي
در
خون چند گولي
رحمي بکن بر آن کش
در
شور و شر کشيدي
اي آسمان برين دم گردان و بي قراري
وي خاک هم
در
اين غم خاموش و
در
حضوري
هستي تو از سر و بن
در
چشم خويش ناخن
زنار روم گم کن
در
عشق زلف شامي
آن کو
در
آتش آيد راهش دهي به آبي
و آن کو دود به آبي
در
نار مي کشاني
در
نقش باغ پيش است
در
اصل ميوه پيش است
تو اولين گهر را آخر همي رساني
بي زير و بي بم تو ماييم
در
غم تو
در
ناي اين نوا زن کافغان ز بي نوايي
از آب و گل بزادي
در
آتشي فتادي
سود و زيان يکي دان چون
در
قمار مايي
اين هم بپرس از او که تو
در
حسن و
در
جمال
مانند او ز هيچ زباني شنيده اي
در
بحر قلزمي و تو را بحر تا به کعب
در
آتشي و خوي سمندر گرفته اي
اي دل فنا شدي تو
در
اين عشق يا مگر
در
عين اين فنا تو بقايي بديده اي
اي مرغ عرش آمده
در
دام آب و گل
در
خون و خلط و بلغم و صفرا چگونه اي
صفحه قبل
1
...
1311
1312
1313
1314
1315
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن