نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان محتشم کاشاني
وز سموم فاقه
در
کشت وجود من نماند
يک سر مو نشاه نشو و نما
در
خشک و تر
در
خور آن تاج تابان جقه اي کز همسري
مي زند پر بر پر خورشيد
در
يک آشيان
به بحر آشامي از دنبال لب تر کردن قطره
پس از طوف
در
حاتم بدين
در
مي توان آمد
نطقش از شيريني
در
ثنايت مي نهد
بر سر هم آن قدر شکر که
در
بنگاله نيست
آصفا وقت است تنگ و کاه و
در
دهها فراخ
خامه
در
دست تو فرمانبر به تحريک بنان
با وجود آن که دست درفشانت مسرفي است
کز عطاي اوست کان
در
خوف و دريا
در
خطر
مير عالي رتبه يک تاريخ او شد
در
حساب
در
دري قيمت او را گشت تاريخ دگر
محيط اشک مرا
در
غم تو نيست کران
من فتاده
در
آن بحر بي کران چه کنم
افسوس از آن کلام مؤثر که مي فکند
هم لرزه
در
زمين و هم آشوب
در
جدار
از بس که
در
بسيط زمين بود بي عديل
وز بس که
در
بساط زمان بود بي همال
هر که
در
باب تو خواند فضلي از فصل کلام
در
مکان مصطفي داند بلا فصلت مکين
من که باشم تا که گويم اين زمان
در
مدح تو
آن چنانم من که حسان
در
زمان مصطفي
تا به کار آيد به کار زائران
در
راه او
هست دائم پشت خنک آسمان
در
زير زين
در
گناه هر که عفوت خويش را باني کند
ايمنش
در
ظل خويش از قهر رباني کند
ديوان مسعود سعد سلمان
تا شد سحاب جودش با ظل و با مطر
آمد نبات مدحش
در
نشو و
در
نما
يک رويه دوستم من و کم حرص مادحم
هم راست
در
خلأام و هم پاک
در
ملا
آرم مديح سوي تو اين
در
خور مديح
بر تو ثنا کنم همه اي
در
خور ثنا
بر مرکز غبرا همه
در
حکم تو باشد
هر جاه که باقي است
در
اين مرکز غبرا
تو را که يارد ديدن به گاه رزم دلير
که نيزه داري
در
چنگ و تير
در
پرتاب
ز بيم غارت باشد خزينه گوهر و
در
به کوه و دريا
در
زينهار آتش و آب
رهي گرفتم
در
پيش برکه بود
در
او
به جاي سبزي سنگ و به جاي آب سراب
خيال تيغ تو
در
ديده ملوک بماند
چنان که تيغ تو بينند روز و شب
در
خواب
گهر بر آن کس پاشم که
در
خور گهر است
ثنا مر او را گويم که
در
سزاي ثناست
بي مغز دشمن تو
در
او نيست هيچ دشت
بي خون دشمن تو
در
او هيچ غار نيست
دل
در
شکار شير مبند از براي آنک
يک شير نر ز بيم تو
در
مرغزار نيست
صفحه قبل
1
...
1283
1284
1285
1286
1287
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن