167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.

ديوان قاآني

  • از تاک به خم و زخم در شيشه از آن در جام
    دوشيزه صهبا را مامي دوسه مي بايد
  • در بزم تو ره نيست ز بس خسته که بستست
    در کوي تو جانيست ز بس کشته که پشته است
  • در گلوشان مار سرخ و در شکم مور سياه
    طرفه مار و مور بين کاهنگ اعدا مي کنند
  • بر در معبود چون شاهان به طاعت صف کشند
    سر صف شاهان عادل در بر معبود باد
  • ز بسکه در و گهر ريخت جود او بر خاک
    ز خاک ره نشناسد در عمان را
  • هر پريشاني که من يک عمر در دل داشتم
    در کله جا داده کان زلف چليپاي منست
  • ديوان محتشم کاشاني

  • در جلوه تو نازک ميان کوشيده بهر من به جان
    من کرده در زير زبان جان را فداي جان تو
  • در حلقه بتان است سر حلقه آن پري رو
    در گوش حلقه زر بر دوش حلقه مو
  • اي در بر رقيب چو جان مانده تا به کي
    جان هزار دل شده در يک بدن بود
  • من سينه چاک و پيش تو بي درد در حساب
    آن چاکهاي سينه که در پيرهن بود
  • گرچه در بزم دگر شبها چو شمعم در گداز
    آن که هر دم مي کشد از سوز پنهانم توئي
  • ياران مدد نمودند در صلح غير با او
    اکنون کسي که در جنگ ما را کند مدد کيست
  • بشکنيد اي دوستان دستم که تا بنشسته ام
    بر در غيرت زدم صد ره در بي غيرتي
  • در پيت رخش که گرمست که غرق عرقي
    عصمت افکنده در آتش به گناه که تو را
  • در آغوش خيالت مي طپم حالم چسان باشد
    اگر بينم در آغوش تو اي نازک بدن خود را
  • خيالش را به نوعي انس در جان من است امشب
    که با اين نيم جانيها دو جانم در تنست امشب
  • ريخت از هم پيکرم تا چند پي در پي مرا
    ماه سيمائي چو سيماب افکند در اضطراب
  • خوش آن مردن که بر بالين خويشت بينم و باشد
    اجل در قبض جان تن مضطرب من در تماشايت
  • پاي خسرو اگر از دست طمع در گل نيست
    کوه کن تا کمر از گريه چرا در خونست
  • هنوزت طره در مرد افکني چابک نبود اي بت
    که من افتاده بودم در کمند جعد طرارت
  • کنون کز پاي تا سر در لباس عشوه و نازي
    ز عاشق در پس صد پرده پنهان است رخسارت
  • من ز در بيرون و اهل بزم اندر پيچ و تاب
    کان پري را چشم بر در گوش برداد منست
  • باده اي کاين هفت خم در خود نيابد ظرف آن
    پيش دست ساقي ما در ته پيمانه ايست
  • ز اعتماد آن که در زلفت به يک تارم اسير
    چندم آري در جنون اين تار خود زنجير نيست
  • سرمده خيل ستم را در دل من چون هنوز
    يک سر اين کشور تو را در قبضه تسخير نيست