نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة سنايي
آنچه پذرفته بود هيچ نداد
مر ورا
در
دهان نار نهاد
رفت و با خود ببرد بدنامي
چه بتر
در
جهان ز خود کامي
همت او وراي قمه عرش
نام او گستريده
در
همه فرش
به سر و روي و سينه
در
ديدار
راست مانند احمد مختار
تامر او را به نامه و به حيل
از مدينه کشند
در
منهل
هي ناورده
در
ره بيداد
مصطفي را و مرتضي را ياد
و آن تن سربريده
در
گل و خاک
و آن عزيزان به تيغ دلها چاک
و آن گزين همه جهان کشته
در
گل و خون تنش بياغشته
تيغها لعل گون ز خون حسين
چه بود
در
جهان بتر زين شين
کرده آل زياد و شمر لعين
ابتداي چنين تبه
در
دين
دين به دنيا بخيره بفروشد
نکند نيک و
در
بدي کوشد
هر که راضي شود به بد کردن
لعنتش طوق گشت
در
گردن
دين چو بگذشت از اين جوانمردان
خلق
در
دين شدند سرگردان
چون پدر
در
اصول ثابت بود
چون نبي کار کرد و راه نمود
کرده
در
شاهراه فتح و ظفر
شاخ و بيخ هدي چو نام پدر
باد
در
راه جان بد عملان
دست او چاره گاه تنگدلان
راه دين بر خلايق آسان کرد
همه را
در
اصول يکسان کرد
تاج بر فرق هر خطيب او بود
تخت
در
زير هر اديب او بود
تيغ از روي خشم برنکشيد
سپر از هيچ خصم
در
نکشيد
باز پاي جهان به وقت صبوح
در
ره او چو دست و دل مفتوح
خلق پيش وي از طريق صواب
مانده حيران چو گوي
در
طبطاب
رو بجو ار ز ديده
در
طلبي
راه شرع از امام مطلبي
اصل او
در
قواعد و بنيان
فرع نسل معد بن عدنان
از پي طالبان نور يقين
خويشتن وقف کرده بر
در
دين
بوده
در
راه دين امام به حق
که امامت ورا سزد مطلق
دين از او يافت زينت و رونق
در
تبع متفق شدند فرق
آن يکي آفتاب محفل و صدر
وين دگر بدر ليل
در
شب قدر
همه نيکند بد تويي تو مکن
نيست
در
دين دويي دويي تو مکن
هر دو
در
راه دين دليل و گواه
هر دو بر چرخ شرع زهره و ماه
تو که باشي بگو مر ايشان را
چه شناسي تو بر
در
ايشان را
گر کسي جسمي آمد و بدخواه
شافعي را
در
اين ميان چه گناه
هيچ را
در
جهان ز علم و ز ظن
بيخردوار پشت پاي مزن
عمرت از کوي عقل رفت برون
در
غم آنکه اين چه يا آن چون
سخن از کوي عقل بايد گفت
در
معني به عقل شايد سفت
ورنه
در
باغ دين به نور يقين
سنبل سنت اند و سوسن دين
گر نه اي بد مگر بر من کين
ور چنيني چنين مکن
در
دين
من بگفتم نصيحتي
در
دين
گر بهي ور بدي تو دورم ازين
دين طلب کن گرت غم دين است
که کليد
در
دلت اين است
پاي
در
پايم از خجالت رب
دست بر دست چون زنم به طرب
هر که او از دليل ماند باز
مانده بيچاره
در
چه صد ياز
من نکو گويم از کمال يقين
در
حق جمله ائمه دين
من ز نقد خليفتي
در
حال
بدهم جمله را جواب سؤال
عزمت از حضرت نبي و عليست
در
لحاف خلاف خفتن چيست
تو به توحيد کي رسي چو مريد
نازده گام
در
ره تجريد
تو چه داني عروس بينش کيست
سر صانع
در
آفرينش چيست
آتشي برفروز عاشق وار
خانه را
در
بسوز و دود برآر
در
ره حق بلاي هستي روب
هر چه جز هستي خداي بروب
ليک هستي تو
در
همه کردار
گنده و بي طهاره چون مردار
همچو مردان درآي
در
تگ و پوي
تخته گفت زاب روي بشوي
رهيي
در
ره رهايي باش
از خودي دور شو خدايي باش
صفحه قبل
1
...
1237
1238
1239
1240
1241
...
3359
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن