نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
شود محشور
در
سلک بخيلان
در
صف محشر
اگر شهرت ز احسان مطلب افتاده است حاتم را
(سبکروحي چو باد صبح
در
گلشن نمي آيد
که ريزد
در
قدم چون برگ گل صائب بيانم را (کذا))
نظر کن
در
ترازو داري آن خورشيد تابان را
اگر
در
پله ميزان نديدي ماه کنعان را
مکن
در
مد احسان کوتهي
در
روزگار خط
که نشتر مي کند خشکي رگ ابر بهاران را
در
آن فرصت که
در
ديوانگي ثابت قدم بودم
ز لنگر کشتيم بي بال و پر مي کرد طوفان را
معطر شد
در
و ديوار از افکار من صائب
اگر چه
در
صفاهان نيست بو، سيب صفاهان را
ز چشم شور زاهد جام
در
دستم نمکدان شد
سزاي آن که
در
مجلس دهد ره هوشياران را!
نهادي چون قدم
در
راه از دلبستگي بگذر
که مي گردد گره
در
رشته سنگ راه، سوزن را
مزن زنهار
در
کوي مغان لاف زبردستي
که زور مي حصاري مي کند
در
خم فلاطون را
حديث توبه را با ساده لوحان
در
ميان افکن
مکن
در
کار پي بر کردگان اين نعل وارون را
خرام بي خودي دست طمع
در
آستين دارد
مده
در
مجلس مي جلوه آن بالاي موزون را
هواي دامن صحراست ليلي را مگر
در
سر؟
که دل
در
سينه مي لرزد چو برگ بيد مجنون را
مرا
در
چرخ آورده است صائب طفل خودرايي
که از شوخي گذارد
در
فلاخن کوه تمکين را
ز قرب بوالهوس صد خار دارم
در
جگر صائب
چسان بلبل تواند ديد
در
گلزار گلچين را؟
همان
در
پيش چشمش گرد خجلت بر جبين دارد
اگر
در
سرمه خوابانند صد شب چشم آهو را
به افسون مي توانستم پري
در
شيشه کرد، اکنون
ميسر نيست آرم
در
خيال آن آشنا رو را
غنيمت دان
در
اينجا اين دو نعمت را، که
در
جنت
نخواهي يافت خط سبز و رنگ آفتابي را
مده
در
جوش گل چون لاله از کف ميگساري را
که نعل از برق
در
آتش بود ابر بهاري را
ندامت چون لبم را
در
ته دندان نفرسايد؟
چو گل
در
خنده کردم صرف، ايام جواني را
به اميدي که چون باد بهار از
در
درون آيي
چو گل
در
دست خود داريم نقد زندگاني را
ز پاس هيچ دل غافل مشو
در
عالم وحدت
که دارد
در
بغل هر غنچه اينجا گلستاني را
شود آسان دل از جان بر گرفتن
در
کهنسالي
که
در
فصل خزان، برگ از هوا گيرد جدايي را
کند ليلي چنين گر جلوه مستانه
در
صحرا
شود هر لاله بر مجنون من ميخانه
در
صحرا
نمي گرديد ياد شهر، مجنون مرا
در
دل
اگر مي داشتم از سنگ طفلان خانه
در
صحرا
چو مجنون
در
سرم تا بود شور عشق، مي آمد
صفير ني به گوشم نعره شيرانه
در
صحرا
صفحه قبل
1
...
1210
1211
1212
1213
1214
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن