167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

ديوان سلمان ساوجي

  • تا تويي در دل من کي دگري مي گنجد؟
    يا کجا در نظرم هر دو جهان مي آيد؟
  • چو رويت هرگزم نقشي به خاطر در نمي آيد
    مرا خود جز تو در خاطر، کسي ديگر نمي آيد
  • خيال عارضت آبست، از آن در ديده مي گردد
    نهال قامتت سروست، از آن در بر نمي آيد
  • چه داني حال چشم من چو چشمت نيست در چشمم؟
    که چشمم در غم چشمت چه خون از چشم پالايد
  • جرعه در دور تو رسمي است که نتوان انداخت
    خرقه در عهد تو عيبي است که نتوان پوشيد
  • ما ز سوداي دو چشم آهويي سرگشته ايم
    ورنه اين سرگشته را در کوه و در صحرا چه کار؟
  • ما از در او دور و چنين بر در و بامش
    باد سحري مي گذرد، باد حرامش!
  • دست در دامن او مي زنم و مي کشمش
    تا بر غم سر من سر ننهد در پايش
  • حلقه شد پشت من از بار و من آهن دل
    همچنان در هوست روي بدين در دارم
  • مگو که اشک مران در پيم، بگو: من مسکين
    به غير اشک چه دارم که در پي تو برانم؟
  • بسان ذره مي رقصند دلها در هوا امشب
    خرامان گرد و در چرخ آي اي جان ماه تابانم
  • در سرم سوداي زلف توست و مي دانم که من
    عاقبت هم در سر زلف پريشانت شوم
  • بيم آن است که در صومعه ديوانه شوم
    به از آن نيست که هم با در ميخانه شوم
  • چرخ در کار زمين است و زمين دربار چرخ
    هر يکي را حالتي ما در ميان آسوده ايم
  • به هشياران مده مي را به مستان ده که در مجلس
    قدح خون در جگر دارد، مدام از دست هشياران
  • به بوي زلف مشکين تو تا جان در تنم باشد
    من بيمار خواهم در پي باد صبا رفتن
  • خيالت آشناور شد در آب چشم من گويي
    چه واجب آشنايي را چنين در خون ما رفتن
  • چرا در مجلست ره نيست يک شب تا در آموزم
    ستادن شمع سان برپا برت خدمت به سر بردن
  • گر تو مي خواهي که در چشم آيي اي سلمان چو اشک
    اولت در چشم مردم خوار مي بايد شدن
  • بيخ عشق تو نشاندند بتا! در دل من
    غم مهر تو فشاندند، در آب و گل من
  • هر کجا دردي است باشد در کمين جان ما
    هر کجا گرديست گردد در هواي چشم من
  • مي زد غم تو حلقه و در بسته بود دل
    جان گفت در مبند که دلدار ماست اين
  • در خطا و ختن اي خسرو خوبان خطا
    چون تو ترکي نبود در همه چين و ماچين
  • همين که روي تو ديديم، باز شد در دل
    چه حاجت است در دل زدن، بيا بنشين
  • تا کي به بوي عنبرين زنجير زلف سرکشت؟
    آشفته پويم در به در ديوانه گردم کو به کو