167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

ديوان اوحدي مراغي

  • گر به گزش در افگني، سنگ و گزت بهم زند
    ور به رزش در آوري، غوره و رز تلف کند
  • بستم دکان مشغله را در به روي خلق
    تا عشق او در آيد و بيع و شري کند
  • چشم من توفان همي باريد در پاي غمت
    گر چه از گرمي دلم را در جگر آبي نبود
  • کاروان مشکل رود بيرون، کز آب چشم من
    جمله را خر در خلاب و بار در گل مي رود
  • رخت اين آتش سوزنده که در سينه نهاد
    عجب از ديگ هوس نيست که در جوش آيد
  • در دل من سوز عشق شعله زن آمد و ليک
    زانچه مرا در دلست هيچ نداري خبر
  • گر تو هم در سينه داري غيرتي، رشکي ببر
    ور تو هم در ديده داري حيرتي اشکم ببار
  • گفته اي: در کار عشق من ببايد باخت جان
    خود ندارم در دو گيتي غير ازين کار، اي پسر
  • در عجبي ز حيرتم، در رخ چون نگار او؟
    حيرت من چه ميکني؟ بردن هوش او نگر
  • اي دل، بيا و در رخ آن حور مي نگر
    بفگن حجاب ظلمت و در نور مي نگر
  • مقابل در حضور خود جفا زين پيش ميگفتي
    شنيدم زان که: در غيبت کرم فرموده اي ديگر
  • آنرا که در کنار به خون پروريده ايم
    خون در کنار دارم و او از کنار دور
  • گر تو گل چهره در آيي به چمن مست امروز
    ما بدانيم که در باغ گلي هست امروز
  • مگر باد صبا گويد نشان آتشين رويي
    که گه در خاک ميجويم نشان و گاه در آبش
  • کي در کنارم آيد؟ چو زان ميان لاغر
    در چشم من نيايد غير از کمر، که بستش
  • چو در وصل مي جويي در صحبت ببند اول
    پس آنگه کشتي حاجت به درياي کرم درکش
  • بوده ز جور تو ما در همه وقتي زبون
    گشته به مهر تو ما در همه گيتي مثل
  • هر سحر زلف چو شامش، که دلم در کف اوست
    در کف باد شمالست، خنک باد شمال!
  • چو گفتم: در ميان تو بپيچم چو کمر دستي
    شدي در تاب و دربستي به زلف تابدارم دل
  • تا دل اندر پيچ آن زلف به تاب انداختم
    جان خود در آتش و تن در عذاب انداختم
  • چون نه مرد آن دهانم، با لب شيرين تو
    اوحدي را در سؤال و در جواب انداختم
  • در سر هوس اوست، به هر گوشه که باشم
    در دل طرب اوست، به هر گونه که هستم
  • چو دل در ديگري بستي نگاهش دار، من رفتم
    چو رفتي در پي دشمن، مرا بگذار، من رفتم
  • آ ستين گر چه به خون ريختنم باز نوردد
    تا اجل در نرسد دامن ازو در ننوردم
  • با او روم در پيرهن، بي او نيابم در کفن
    تا تو نپنداري که: من از دوست مهجور آمدم