167906 مورد در 0.10 ثانیه یافت شد.

نان و حلوا شيخ بهايي

  • پا مکش از دامن عزلت به در!
    چند گردي چون گدايان در به در؟
  • کشکول شيخ بهايي

  • اي زدنيا شسته رو در چيستي؟
    در نزاع و در حسد با کيستي؟
  • چرخ در اين سلسله پا در گل است
    عقل در اين ميکده لايعقل است
  • گلشن راز شبستري

  • اجل چون در رسد در چرخ و انجم
    شود هستي همه در نيستي گم
  • وگر در مسجد آيد در سحرگاه
    بنگذارد در او يک مرد آگاه
  • ديوان صائب

  • نه همين مجنون نظر بندست در دامان دشت
    عشق در هر گوشه در زنجير دارد شيرها
  • سايه کوه در اينجا به جناح سفرست
    تو چه در ظل سبکسير همايي در خواب؟
  • در خون باده چند روم، چون نمي رود
    گرد يتيمي از رخ در ثمين در آب
  • عشق در پيران بود چون طبل در زير گليم
    در جوانان عشق شورانگيز، عيد و روستاست
  • در تعلق کوه آهن در شمار سوزن است
    در تجرد سوزني همسنگ کوه آهن است
  • بي شعوران در حياتند از فراموشان خاک
    صورت ديوار، هم در خانه، هم در خانه نيست
  • پرده فانوس در بيرون در مي کرد سير
    شمع را پروانه گستاخ در آغوش داشت
  • مساز برگ اقامت در آن چمن صائب
    که همچو آب در او جويبار در گردست
  • در حاجت، آشنا در بيگانگي زند
    در يوزه مراد ز بيگانه خوشترست
  • با قرب يار رشته جان در کشاکش است
    در عين بحر، موج همان در کشاکش است
  • در باز کردن در باغ بهشت نيست
    فيضي که در گشودن بند قباي توست
  • در آتش است نعل سفر حسن شوخ را
    مه در کنار هاله در آغوش هاله نيست
  • افغان که عندليب مرا عمر در بهار
    گه در شکنج دام و گهي در قفس گذشت
  • در بيخودي آويز که در عالم هستي
    سود دو جهان در سفر بي خطر اوست
  • عاشقان را اختياري نيست در افشاي راز
    عشق در دل کار اخگر در گريبان مي کند
  • عبث پيچيده در جان سبکرو جسم پا در گل
    مسيحاي زمان در دامن مريم کجا ماند؟
  • مشو در خواري از حال عزيزان جهان غافل
    که يوسف در لباس بندگان در کاروان آيد
  • در واکرده، در بسته ز دربان گردد
    دولت از خانه در بسته گريزان گردد
  • عشق بي پرده شود حسن چو در پرده رود
    در صدف در ثمين جلوه ديگر دارد
  • گاه در قبضه بسطند و گهي در کف قبض
    دمبدم قفل و کليد در زندان خودند