167906 مورد در 0.09 ثانیه یافت شد.

هفت پيکر نظامي

  • هريکي در نهفتهاي نورد
    پيشرو کرده سوي خاقان مرد
  • در شبي عنبرين بدين خامي
    کرد بهرام جنگ بهرامي
  • ميمنه رفت و ميسره بگريخت
    قلب در ساقه مقدمه ريخت
  • شاعران عرب چو در خوشاب
    شعر خواندند بر نشيد رباب
  • من که از دهر بر گزيدمتان
    در کدامين مصاف ديدمتان
  • آنکه در عقل پستيش نبود
    مي خورد ليک مستيش نبود
  • کاردان اوست در زمانه و بس
    نيست محتاج کارداني کس
  • مدتي هست کز هنرمندي
    بر در شه کنم کمربندي
  • مهر آن دختران حور سرشت
    در دلش تخم مهرباني کشت
  • رستني در کشيده سر به زمين
    ناميه گشته اعتکاف نشين
  • خوني از جوش منعقد گشته
    پرنياني به خون در آغشته
  • راح گلگون چو گلشکر خنده
    پخته گشته در آتش زنده
  • چون سخن در سخن مسلسل گشت
    بر زبان سخنوري بگذشت
  • در ميان بود مردي آزاده
    مهتر آئين و محتشم زاده
  • اوستادي به شغل رسامي
    در مساحت مهندسي نامي
  • در خورنق ز نغز کاريها
    داده با اوستاد ياريها
  • در نگارندگي و گلکاري
    وحي صنعت مراست پنداري
  • جاي در حرزگاه جان دارد
    بر زمين حکم آسمان دارد
  • جامه همرنگ خانه در پوشد
    با دلارام خانه مي نوشد
  • شاه گفتا گرفتم اين کردم
    خانه زرين در آهنين کردم
  • در همه گرچه آفرين گويم
    آفريننده را کجا جويم
  • آنکه در جا نشايدش ديدن
    همه جايش توان پرستيدن
  • در جواب سخن نکرد شتاب
    روزکي چند را نداد جواب
  • همه در کار خويش حيرانند
    چاره جز خامشي نمي دانند
  • در چنان بيستون هفت ستون
    هتف گنبد کشيد بر گردون