167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

ليلي و مجنون نظامي

  • در هيچ رهي نماند سنگي
    کز خون خودش نداد رنگي
  • کز محنت خويش وارهانم
    در حضرت يار خود رسانم
  • در خانه سيل ريز منشين
    سيل آمد، سيل، خيز، منشين
  • در خاک مپيچ کو غباريست
    با طبع مساز کو شراريست
  • گرد صدفش چو در زدودند
    بازش چو صدف عبير سودند
  • در گريه شدند سوکواران
    کردند بر او سرشک باران
  • پهلوگه دخمه را گشادند
    در پهلوي ليليش نهادند
  • ملکي که سزاي رايت تست
    خود در حرم ولايت تست
  • کاريکه صلاح دولت تست
    در جستن آن مکن عنان سست
  • در قول چنان کن استواري
    کايمن شود از تو زينهاري
  • بر دوري کام خويش منگر
    کاقبال تواش درآرد از در
  • هفت پيکر نظامي

  • چون نگنجيد در جهان تاجش
    تخت بر عرش بست معراجش
  • منزل آنجا رساند کز دوري
    ديد در جبرئيل دستوري
  • سر برون زد ز عرش نوراني
    در خطرگاه سر سبحاني
  • همگي را جهت کجا سنجد
    در احاطت جهت کجا گنجد
  • جامش اقبال و معرفت ساقي
    هيچ باقي نماند در باقي
  • آنچنان کز حجاب تاريکي
    کس نبيند در او ز باريکي
  • وز دگر نسخها پراکنده
    هر دري در دفيني آکنده
  • کابر آنچ از هوا نثار کند
    صدفش در شاهوار کند
  • ور مدد پيش بارگه باشد
    چار در چار شانزده باشد
  • گرچه ز الفاظ خود به تقصيريم
    در معاني تمام تدبيريم
  • حاصلي نيست زين در آمودن
    جز به پيمانه باد پيمودن
  • در بزرگي برابر ملک است
    وز بلندي برادر فلک است
  • چون در کان جود بگشايد
    گنج بخشد گناه بخشايد
  • در حفاظ خط سليماني
    عرش بلقيس باد نوراني