167906 مورد در 0.09 ثانیه یافت شد.

خسرو و شيرين نظامي

  • بنه در يک شکارستان نمي ماند
    شکارافکن شکارافکن همي راند
  • مرصع پيکري در نيمه دوش
    کلاه خسروي بر گوشه گوش
  • که گر نگذارم اکنون در وثاقش
    ندارم طاقت زخم فراقش
  • بدين طاوس کرداري همائي
    روان شد چون تذروي در هوائي
  • اگر گوشم بگيري تا فروشي
    کنم در بيعت بيعت خموشي
  • بدان تا لشگر از من برنگردد
    بناي پادشاهي در نگردد
  • اگر گامي زدم در کامراني
    جوان بودم چنين باشد جواني
  • هنوزم ناز دولت مينمائي
    هنوز از راه جباري در آئي
  • تو هرگز در دلم جائي نکردي
    چو دلداران مدارائي نکردي
  • هنوزم غنچه گل ناشکفته است
    هنوزم در دريائي نسفته است
  • هنوزم لب پر آب زندگانيست
    هنوزم آب در جوي جوانيست
  • ولي نعمت رياحين را نسيمم
    وليعهد شکر در يتيمم
  • من آرم در پلنگان سرفرازي
    غزالان از من آموزند بازي
  • حساب آرزوي خويش کردن
    به روي ديگران در پيش کردن
  • بر باغ ارم پوشيده شاخست
    غلط گفتم در روزي فراخست
  • هزارت حاجت از شاهي رواباد
    هزارت سال در شاهي بقاباد
  • ببين در اشک مرواريد پوشم
    مکن بازي به مرواريد گوشم
  • مبارک رويم اما در عماري
    مبارک بادم اين پرهيزگاري
  • چراغي عالم افروزنده بودي
    چو در دست آمدي سوزنده بودي
  • چو خرگوش افکند در بردباري
    کند هر کودکي بروي سواري
  • به دهليز سراپرده سياهان
    حبش را بسته دامن در سپاهان
  • نمانده در حريم پادشائي
    وشاقي جز غلامان سرائي
  • گهي خلخالهاش از پاي کندي
    بجاي طوق در گردن فکندي
  • کلاغي ديد بر جاي همائي
    شده در مهد ماهي اژدهائي
  • نهاده بر دهانش ساغر مل
    شکفته در کنارش خرمن گل