167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

خسرو و شيرين نظامي

  • پريرويان کزان کشور اميرند
    همه در خدمتش فرمان پذيرند
  • ز مهتر زادگان ماه پيکر
    بود در خدمتش هفتاد دختر
  • برنده ره بيابان در بيابان
    به کوهستان ارمن شد شتابان
  • ز خارا بود ديري سال کرده
    کشيشاني بدو در سالخورده
  • به دشت انجرک آرام کردند
    بنوشانوش مي در جام کردند
  • فسونگر در حديث چاره جوئي
    فسوني به نديد از راستگوئي
  • دگرگون زيوري کردند سازش
    ز در بستند بر ديبا طرازش
  • که دارالملک بردع را نوازي
    زمستاني در آنجا عيش سازي
  • مجوسي ملتي هندوستاني
    چو زردشت آمده در زند خواني
  • فرستم قاصدي تا بازش آرد
    بسان مرغ در پروازش آرد
  • درون بردندش از در شادمانه
    به خلوتگاه آن شمع زمانه
  • شکنج شرم در مويش نياورد
    حديث رفته بر رويش نياورد
  • هنوز از عشقبازي گرم داغست
    هنوزش شور شيرين در دماغست
  • سجود آورد شيرين در سپاسش
    ثناها گفت افزون از قياسش
  • جهان را از جمالت روشنائي
    جمالت در پناه ناآزموده
  • ملک زان ماده شيران شکاري
    شگفتي مانده در چابک سواري
  • عروسان رياحين دست بر روي
    شگرفان شکوفه شانه در موي
  • تذروان بر رياحين پر فشانده
    رياحين در تذروان پر نشانده
  • سهيل سيمتن گفتا تذروي
    به بازي بود در پائين سروي
  • پريزاد پريرخ گفت ماهي
    به بازي بود در نخجير گاهي
  • حمايل دستها در گردن يار
    درخت نارون پيچيده بر نار
  • گه آوردن بهارتر در آغوش
    گهي بستن بنفشه بر بناگوش
  • حرير سرخ بيرق ها گشاده
    نيستاني بد آتش در فتاده
  • ز عکس آنچنان روشن جنابي
    خراسان را در افزود آفتابي
  • نشستن با پريرويان چون نوش
    شهنشاه پريرويان در آغوش