167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

ديوان شمس

  • سهيلي ديگري در چرخ معني
    يزکي کل روح کالاديم
  • بزد در بيشه جان، عشقش آتش
    بسوزانيد هرجا بد مجازي
  • هر روز بگه ز در درآيي
    بر دست شراب آشنايي
  • در مرگ حيات ديد عارف
    چون رست ز ديدهاي ناري
  • در خور عامست چنين شرحها
    کو صفت و معرفت ايزدي؟
  • اي در سر زلف تو پريشانيها
    واندر لب لعلت شکرافشانيها
  • انديشه در اين واقعه سرگردانست
    اين واقعه نيست درد بيدرمانست
  • در عالم گل گنج نهاني مائيم
    دارنده ملک جاوداني مائيم
  • نشنيدستي تو نام من در عالم
    من هيچکسم هيچکسم هيچکسم
  • عشقت صنما چه دلبريها کردي
    در کشتن بنده ساحريها کردي
  • گر هيچ نشانه نيست اندر وادي
    بسيار اميدهاست در نوميدي
  • ديوان ناصر خسرو

  • چونکه از خيل ديو نگريزي
    در حصار مسبب الاسباب؟
  • خالد بر بستر خزست و بز
    جعفر در آرزوي بورياست
  • کارکنانند ز هر در وليک
    کار کني صعبتر اندر گياست
  • خوي نيکو و داد در امت
    اثر مصطفاي مختار است
  • تدبير بکن، مباش عاجز
    سر خيره مپيچ در قزاگند
  • پروردگان دايه قدسند در قدم
    گوهرنيند اگرچه به اوصاف گوهرند
  • منبر عالمان گرفته ستند
    اين گروهي که از در دارند
  • در کشاورز دين پيغمبر
    اين فرومايگان خس و خارند
  • خط خداي زود بياموزي
    گر در شوي به خانه پيغمبر
  • ببريده در آشيان تقديس
    وصف تو ز جبرئيل شه پر
  • معشوق جهاني و نداري
    يک عاشق با سزاي در خور
  • اي باز هوات در ربوده
    از دام زمانه چون کبوتر
  • در قشر بمانده کي تواني
    ديدن به خلاصه مقشر؟
  • بل گندمش آنگهي ببايست
    کز خلد نهاد پاي بر در