167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

ديوان امير خسرو

  • شمع جهانفروز تويي در جهان، ولي
    ماييم از براي تو در سوز و در گداز
  • سوداي خاک پاي تو تا در سر من است
    سر در کلاه سبز فلک در نياورم
  • چون در نيايد از در من نوبهار من
    زانم چه خوشدلي که در آيد بهار نو
  • مگو در من مبين، در ديگران بين
    که مثل خويش در کشور نداري
  • در خرابيهاي هجران گر تو در خسرو رسي
    در بيابان کي رود بهر رضاي تشنه جوي
  • چند گويي در روم در چشم تو؟
    ديده در راهست، گر سر مي روي
  • ديوان اوحدي مراغي

  • ناهيد در هبوط و قمر در شرف خراب
    خورشيد در طلوع و فلک ذره وار مست
  • در وجودي و از وجود به در
    در جهاني و از جهان بيرون
  • چيست آن شهريار در پرده؟
    شور در شهر و يار در پرده
  • در خون لبت رفت و در آنست هنوز
    با آنکه لب تو در کنارش پرورد
  • جام جم اوحدي مراغي

  • فر احمد چو در علي پيوست
    در خيبر گرفت در يکدست
  • گاه اندر تبي و گه در تاب
    گاه در بزم و گاه در محراب
  • هر چه در خط و در بيان آيد
    دست بيگانه در ميان آيد
  • در پي در روي به دريا بار
    زانکه در را شناختي مقدار
  • ديوان انوري

  • بي تو در هر خانه دستي بر سريست
    وز تو در هر کوي پايي در گليست
  • در هر پس در مجاوري داري
    گريان و در انتظار دل خندان
  • در سراي امل از جود کفت
    سفره در سفره و خوان در خوانست
  • گه در مزاج حرف نهد نفس ناطقه
    گه در کنار نطق کند در شاهوار
  • نه در خلافت بوبکر دم زنم به خلاف
    نه در امامت فاروق در مجال نطق
  • هم نبوت در نسب هم پادشاهي در حسب
    کو سليمان تا در انگشتش کند انگشتري
  • کديه و کفر در اشعار شعارست ترا
    کفر در مدحي و در کديه همه کفراني
  • ديوان باباطاهر

  • زغم جان در تنم در گير و داره
    سرم در رهن تيغ آبداره
  • ديوان بيدل دهلوي

  • ما در مقام آئينه رنگ ديگريم
    چون اشک داغ در دل و سيماب در نظر
  • (بيدل) در انتظار تو دارد زآه و اشک
    صد گردباد در دل و گرداب در نظر
  • عمريست از آسودگي پا در رکاب وحشتم
    چون شمع دارم در وطن شام غريبان در بغل