شماره ١٥٨

داني که چيست مصلحت ما گريستن
پنهان ملول بودن و تنها گريستن
بيدرد را بصحبت ارباب دل چکار
خنديدن آشنا نبود با گريستن
دايم بگريه غرقم و چون نيک بنگرم
زين گريه ره دراز بود تا گريستن