شماره ٤٥

دورم از کوي تو جا در زير خاکم بهتر است
زندگي تلخست با حرمان هلاکم بهتر است
من که مجروح خمارم مرهم راحت چه سود
جان مرهم پرجراحت برگ تاکم بهتر است
گربکشتي از فراقم سوختي منت منه
من که در دوزخ بزندان هلاکم بهتر است
ره باميدم مده عرفي که بي باکم بسي
من صلاح خويش دانم ترسناکم بهتر است