شماره ٧٣٨: اي بي تو حيات ها فسرده

اي بي تو حيات ها فسرده
وي بي تو سماع مرده مرده
ما بر در عشق حلقه کوبان
تو قفل زده کليد برده
هر آتش زنده از دم توست
رحم آر بر اين دم شمرده
خاميم بيا بسوز ما را
در آتش عشق همچو خرده
چون موسي شير کس نگيريم
با شير توايم خوي کرده
در پرده مباش اي چو ديده
خوش نيست به پيش ديده پرده
کم گوي ز عشق و عشق مي خور
گفتن نبود چنانک خورده