شماره ٢٥٧: داني که کجا جويي ما را به گه جستن

داني که کجا جويي ما را به گه جستن
در گردش چشم او آن نرگس آبستن
در دل چو خيال او تابد ز جمال او
دل بند بدراند او را نتوان بستن
طفل دل پرسودا آغاز کند غوغا
پستان کريم او آغاز کند جستن
دل ز آتش عشق او آموخت سبک روحي
از سينه بپريدن هر ساعت برجستن