شماره ٢٠٣: کافرم ار در دو جهان عشق بود خوشتر از اين

کافرم ار در دو جهان عشق بود خوشتر از اين
ديده ايمان شود ار نوش کند کافر از اين
عشق بود کان هنر عشق بود معدن زر
دوست شود جلوه از آن پوست شود پرزر از اين
عشق چو بگشايد لب بوي دهد بوي عجب
مشک شده مست از او گشته خجل عنبر از اين
عشق بود خوب جهان مادر خوبان شهان
خاک شود گوهر از آن فخر کند مادر از اين