شماره ٧٢٥: کس با چو تو يار راز گويد

کس با چو تو يار راز گويد
يا قصه خويش بازگويد
عاقل کردست با تو کوتاه
ليکن عاشق دراز گويد
از عشق تو در سجود افتد
سوداي تو در نماز گويد
از ناز همه دروغ گويي
آنچ اين دلم از نياز گويد
من همچو ايازم و تو محمود
بشنو سخني کاياز گويد
پيش تو کسي حديث من گفت
گفتي تو که او مجاز گويد
چون زر سخنان من شنيدي
گفتي به طريق گاز گويد