شماره ١٨٤: من رسيدم به لب جوي وفا

من رسيدم به لب جوي وفا
ديدم آن جا صنمي روح فزا
سپه او همه خورشيدپرست
همچو خورشيد همه بي سر و پا
بشنو از آيت قرآن مجيد
گر تو باور نکني قول مرا
قد وجدت امراه تملکهم
اوتيت من کل شي ء و لها
چونک خورشيد نمودي رخ خود
سجده داديش چو سايه همه را
من چو هدهد بپريدم به هوا
تا رسيدم به در شهر سبا