شماره ١١٨: بنمود وفا از اين جا

بنمود وفا از اين جا
هرگز نرويم ما از اين جا
اين جا مدد حيات جانست
ذوقست دو چشم را از اين جا
اين جاست که پا به گل فرورفت
چون برگيريم پا از اين جا
اين جا به خدا که دل نهاديم
کس را مبر اي خدا از اين جا
اين جاست که مرگ ره ندارد
مرگست بدن جدا از اين جا
زين جاي برآمدي چو خورشيد
روشن کردي مرا از اين جا
جان خرم و شاد و تازه گردد
زين جا يابد بقا از اين جا
يک بار دگر حجاب بردار
يک بار دگر برآ از اين جا
اين جاست شراب لايزالي
درريز تو ساقيا از اين جا
اين چشمه آب زندگانيست
مشکي پر کن سقا از اين جا
اين جا پر و بال يافت دل ها
بگرفت خرد هوا از اين جا