شماره ٥١٣: خورشيد روئي گرديد طالع

خورشيد روئي گرديد طالع
دردم نهان شد چون برق لامع
گر ايستادي آتش فتادي
هم در مدارس هم در صوامع
آنرا که ديدش طالع قوي بود
وانکو نديدش از ضعف طالع
اين ماه رويان کم رو نمايند
آن ماه چرخست کان هست طالع
از بس عزيزند از کس گريزند
ديدارشان را باشد موانع
مهر زمين را مه مه توان ديد
مهر فلک هست هر روز طالع
خورشيد رويان هر جا نباشند
خورشيد چرخست کان هست واسع
ساقي بده مي بيگانه نيست
از خويش رفتم ديگر چه مانع
بگذار اي (فيض) اشعار باطل
از حق سخن گو کان هست نافع