شماره ٤٣٨: زاهدا گر ترا رياست لذيذ

زاهدا گر ترا رياست لذيذ
من دلداده را هواست لذيذ
گر ترا عافيت بود مطلوب
من ديوانه را بلاست لذيذ
گر ترا جوي شير خوش آيد
نزد من اشک بي بهاست لذيذ
گر تو با جوي خمر خوش داري
مر مرا خون ديدهاست لذيذ
گر ترا انگبين دهد لذت
حرف شيرين او مراست لذيذ
گر تو حور و قصور ميخواهي
عاشقان را ازو لقاست لذيذ
(فيض) با زاهدان جدال مکن
عشق نزد خسان کجاست لذيذ