شماره ٤١٧: اي کاش که اين سينه دري داشته باشد

اي کاش که اين سينه دري داشته باشد
تا يار ز دردم خبري داشته باشد
يا با دل ما صبر سري داشته باشد
يا رحم بر آن دل گذري داشته باشد
تا کي گذرد عمر کسي در غم هجران
فرخنده شبي کان سحري داشته باشد
شد عمر گرانمايه ما صرف محبت
اي کاش که آخر ثمري داشته باشد
سوزيم بيک آه زمين را و زمان را
گر دود دل ما شرري داشته باشد
برداشته ام شب همه شب دست تضرع
اي کاش دعاها اثري داشته باشد
گردد قدم ار رنجه کني جانب عشاق
خاک قدمت هر که سري داشته باشد
در بوم دل از هجر تو بس خار که کشتم
بو کز گل وصل تو بري داشته باشد
راز دل خود (فيض) به بيگانه نگويد
گر يار ز حالش خبري داشته باشد