شماره ٨٢: از عتاب تو پناهم خوي تست

از عتاب تو پناهم خوي تست
وز عقاب تو مفرم سوي تست
از تو هر دم ميگريزم سوي تو
بيم من از تو اميدم سوي تست
ديده دل محو روي تو مدام
قبله چشم دلم ابروي تست
هستي من از خطاب امر کن
مستي من از لب دلجوي تست
نيست در عالم بجز تو دوستي
هر که دارد دوستي بر بوي تست
محسنانرا تو بر احسان داشتي
هر کجا خوئيست خوش آن خوي تست
حب مجبوبان ز حبت شمه
حسن خوبان پرتوي از روي تست
چشم خوبان کان دل از جا ميبرد
غمزه از نرگس جادوي تست
پس گدا کردي ز لطفت پادشاه
(فيض) مسکين هم گداي کوي تست