شماره ٧٦: قصه عشق گفتنم هوس است

قصه عشق گفتنم هوس است
در اسرار سفتنم هوس است
کنم افشاي راز در پرده
گفتني در نهفتنم هوس است
حال زار دل رميده خويش
از لبانت شنفتنم هوس است
در فراقت دلم چو غنچه گرفت
در وصالت شگفتنم هوس است
با تو بودن ز شام تا دم صبح
وز سحر تا بخفتنم هوس است
وصف حسن تو و جفاي رقيب
در حضور تو گفتنم هوس است
گرد خويش از ره تو کردن دور
رهگذار تو رفتنم هوس است
بي خودم کن درآ در آغوشم
با تو بي خويش خفتنم هوس است
زين معاني دگر مزن دم (فيض)
گر بيان هم نهفتنم هوس است
اين جواب غزل که حافظ گفت
راز دل با تو گفتنم هوس است