مديح سيف الدوله محمود

اي تو را خوانده صنيع خود اميرالمؤمنين
همچنين بادا جلالت بر زيادت همچنين
سيف دولت مر تو را زين پيشتر بوده لقب
عز ملت را بر افزون کرد اميرالمؤمنين
اصبحت شمس العلي في دولة من مشرق
نحمدالرحمن حمدا و هو رب العالمين
اين بشارت حور عينان را همي گويد به خلد
بر نبشته بر دو پر خويشتن روح الامين
بخت زيبنده لقب کردند شاهان مر تو را
اين لقب خواهند کردن خسروان نقش نگين
هر که خواهد تا بود همواره با شادي و ناز
اين لقب را گو بخوان و صاحبش را گو ببين
هر کسي را هست يک عيد و تو را شاها دو عيد
هر دو با رامش عديل و هر دو با شادي قرين
آن يکي اين عيد فرخنده که مي آيد مدام
وان يکي فرخ لقب کامد تو را اکنون بحين
فرخجسته باد و ميمون اين همايون هر دو عيد
دوستانت شاد بادند و بد انديشان غمين