وصف بهار و مدح سلطان محمود

به نو بهاران غواص گشت ابر هوا
که مي برآرد ناسفته لؤلؤ از دريا
به لؤلؤ ابر بياراست روي صحرا را
مگر نشاط کند شهريار زي صحرا
مگر که راغ سپهر است و نرگسان انجم
مگر که باغ بهشت است و گلبنان حورا
زمين به خوبي چون روي دلبر گلرخ
هوا به خوشي چون طبع مردم دانا
ز سبزه گويي درياي سبز گشت زمين
درو پديد شده شگل گنبد خضرا
شکوفه ها همه انوار باغ گردونست
که چون پديد شدند افتتاح کرد سما
زمين ز گريه ابر است چون بهشت برين
هوا ز خنده برق است چون که سينا
يکي بگريد بر بيهده چو مردم مست
يکي بخندد خيره چو مردم شيدا
کنار جوي پر از جام هاي ياقوت است
که شد به جوي درون رنگ آب چون صهبا
ز بس که خورد از آن آب همچو صهبا باغ
شده است راز دل باغ سر به سر پيدا
ز بس که ديبه و خز داد شاه شرق همي
هوا شده همه خز و زمين شده ديبا
ز بهر چيست که ديبا و خز همي پوشند
کنون که آمد گرما فراز و شد سرما
جهان برنا گر پير شد نبود عجب
عجب تر آن که کنون پير بوده شد برنا
شده چو مجلس سيفي ز خرمي بستان
غزل سرايان بر شاخ گل هزار آوا
مگر که شعر سرايد همي به مجلس شاه
امير غازي محمود خسرو دنيا
خدايگاني شاهي مظفري ملکي
که ابر روز نوال و شير روز وغا
نه حکم او به تهور نه عدل او به نفاق
نه حلم او به تکلف نه جود او به ريا
به هر ديار که بگذشت مرکب ميمونش
در آن ديار جز انبا نيايد از ابنا
به هر ديار که آثار جود او برسيد
گذر نيارد کردن در آن ديار وبا
تو آفتابي شاها جهان شاهي را
سپهر دولت و دين از تو يافت نور و ضيا
تو کوه حلمي چون بر تو مدح خوانم من
به گوشم از تو بشارت رسيد به جاي صدا
بدانچه حکم تو باشد سپهر گشته مطيع
بدانچه رأي تو بيند داده رضا
يقين بدان که اگر بحر چون دلت بودي
نخاستيش هميشه بخار جز که سخا
وگر به همت و قدرت بدي سپهر بلند
ازو نمودي همواره آفتاب سها
هميشه جوزا در آسمان کمر بسته است
از آنکه خدمت تو راي مي کند جوزا
مگر که پروين بر آسمان سپاه تو شد
که هيچ حادثه آن را ز هم نکرد جدا
سنان توست قدر گر مجسم است قدر
حسام توست قضا گر مصور است قضا
اگر قدر نشد اين چون نترسد از فتنه
وگر قضا نشد آن چون رسد به هر مأوا
خدايگانا فرخنده نوبهار آمد
وز آمدنش جهان را فزود فر و بها
ز شادماني هر ساعتي کنون بزند
هزاردستان بر هر گلي هزار نوا
ز لاله راغ همه پر ز زرمه حله
ز سبزه باغ همه پر ز توده مينا
خجسته بادت نوروز و نوبهار گزين
هزار سالت بادا به عز و ناز بقا
جهان به پيش مراد تو دست کرده به کش
فلک به پيش رضاي تو پشت کرده دوتا