قطعه

وقت آن شد که به شمشير زبان
جدل آغازم و کارت سازم
نقد عزت که نه شايسته توست
از تو بستانم و کارت سازم
هر لباسي که بدوزم از هجو
زيب قد چو منارت سازم
واندرين شهر به صد رسوائي
بر خر هجو سوارت سازم