همو راست

بر وعده مرا شکيب فرمايي
تا کي کنم اي صنم شکيبايي
از بهر سه بوسه مستمندي را
خواهي که سه سال صبر فرمايي
راز دل خويش با تو بگشادم
باشدکه بر اين مرا ببخشايي
بربرگ سمن به مشک بنبشتي
تا راز مرا به خلق بنمايي
بد مهر بتي و سنگدل ياري
ليکن چو دل و چو ديده دريابي