نيز او راست

باغبان! زير سرو بن منشين
نه کجا سرو نيست نيست زمين
نه همه سايه زير سرو بود
زير شاخ سمن شو و بنشين
باغ تو پر درخت سايه ورست
از پي خويشتن يکي بگزين
گرد آن سرو نارسيده مگرد
رنگ آن سرو نارسيده مبين
سرو را، دست باز دار به من
رحم کن بردل من مسکين