مثنوي

«انما العاشقون مذبوحون »
«عندباب الحبيب مطروحون »
عاشقان کشتگان زنده دلند
ز آتش عشق دوست مشتعلند
عاشقان را نه دود و نه عود است
ناله عشق لحن داود است
دل عاشق ز عشق بيمار است
ناله زير عاشقان زار است
وصف معشوق را ز عاشق پرس
حسن عذرا ز چشم وامق پرس
وصف شيرين به نزد خسرو گوي
مهر ليلي ز طبع مجنون جوي
سوز پروانه شوق پروين دان
اصل سوداي ويس و رامين دان
همه عالم، اگر پر از هوس است
بشر را اشتياق هند بس است
جان فرهاد، اگر چه شيرين بود
عاقبت هم براي شيرين بود
هر که او را دلي بود، باري
ناگزيرش بود ز دلداري
اي که عاشق نه اي، حرامت باد
زندگاني، که مي دهي بر باد