شماره ١٣٨: در بزم قلندران قلاش

در بزم قلندران قلاش
بنشين و شراب نوش و خوش باش
تا ذوق مي و خمار يابي
بايد که شوي تو نيز قلاش
در صومعه چند خود پرستي؟
رو باده پرست شو چو اوباش
در جام جهان نماي مي بين
سر دو جهان، ولي مکن فاش
ور خود نظري کني به ساقي
سرمست شوي ز چشم رعناش
جز نقش نگار هر چه بيني
از لوح ضمير پاک بخراش
باشد که ببيني، اي عراقي،
در نقش وجود خويش نقاش