شماره ٤٧: عشق شوقي در نهاد ما نهاد

عشق شوقي در نهاد ما نهاد
جان ما را در کف غوغا نهاد
فتنه اي انگيخت، شوري درفکند
در سرا و شهر ما چون پا نهاد
جاي خالي يافت از غوغا و شور
شور و غوغا کرد و رخت آنجا نهاد
نام و ننگ ما همه بر باد داد
نام ما ديوانه و رسوا نهاد
چون عراقي را، درين ره، خام يافت
جان ما بر آتش سودا نهاد