وقال عليه السلام: (اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله والعن علي من ظلمه)

چون پيمبر کرد اين معني ادا
دست خود برداشت از بهر دعا
گفت الهي دوستش را دوست گير
دشمنانش را بزن بر سينه تير
يا الهي دشمنش را خار کن
منزل آن دوزخي در نار کن
هر که او را يار باشد يار باش
هر که يارش نيست زو بيزار باش
هر که بگذارد تو هم بگذاريش
هر که بردارد تو هم برداريش
در ولايت چون علي را برگماشت
دست او بگرفت و پيش خود بداشت
چون دو سر بودند اندر يک بدن
هر دو بنمودند از پيک پيرهن
لحمک لحمي بيان کرد از نخست
دمک دمي عيان کرد او درست
گفت يا اصحاب من مقبل شويد
در مبارک باد او يک دل شويد
جملگي خوشحال گشتند آن زمان
در مبارک باد بگشاده زبان
پس عمر برخاست گفتا يا علي
بر سر خلقان تو گرديدي ولي
هم به قول اين شه آخر زمان
گشتي آخر تو اميرمومنان