شماره ٤٥٢: اگر سراي جهان در خور سزا بودي

اگر سراي جهان در خور سزا بودي
ز خوان رزق شکر روزي هما بودي
اگر به زور تردد شدي فراوان رزق
تمام حاصل عالم ز آسيا بودي
اگر حيات مقدر به زر فزون گشتي
کجا دو هفته گل سرخ را بقا بودي؟
اگر نه کام جهان در کنار ناکامي است
کليد گنج نه در کام اژدها بودي
اگر نه مصلحت خلق در غم و شادي است
هميشه بام عناصر به يک هوا بودي
اگر به پاي طلب روزي آمدي در دست
کليد گنج سعادت هزار پا بودي!
به قدر حاجت اگر اعتبار مي افزود
نمک چو جان گرامي گرانبها بودي
به جان يکدگر اين ناکسان چه مي کردند
اگر نه روزي هر کس جدا جدا بودي
اگر به جاه رسيدي کسي به استحقاق
مقام اهل سخن عرش کبريا بودي
به قدر همت اگر هر کسي گرفتي اوج
مقام صائب بر ذروه سما بودي