شماره ٥٠٦: يک سر مو راستي در طاق ابروي تو نيست

يک سر مو راستي در طاق ابروي تو نيست
رحم در سر کار مژگان بلاجوي تو نيست
مي دهي صد وعده و في الحال بر هم مي زني
اين اداها لايق چشم سخنگوي تو نيست
بي سبب از شاهراه وعده بيرون مي روي
اين روش زيبنده بالاي دلجوي تو نيست
از کنار شمع مي آري برون پروانه را
شعله آتش حريف تندي خوي تو نيست
پر مرنجانم که رو در کافرستان مي نهم
حلقه زنار کم از حلقه موي تو نيست