شماره ٤٩٤: هيچ نخلي همچو رز در بوستان چالاک نيست

هيچ نخلي همچو رز در بوستان چالاک نيست
هيچ دستي در جهان بالاي دست تاک نيست
همچو قمري گردن ما در خم طوق وفاست
صيد ما را سرکشي از حلقه فتراک نيست
سبحه چون مار سيه بر دست ما پيچيده است
ورنه چين نارسايي در کمند تاک نيست
حسن او بي صنعت مشاطه عالمسوز شد
آتش گل زير بار منت خاشاک نيست
همچو صائب با مفرح سر کن و سرسبز باش
هيچ زهري بهر اهل فکر چون ترياک نيست