شماره ٤٢٧: پشتم از بار گنه بر يکدگر خواهد شکست

پشتم از بار گنه بر يکدگر خواهد شکست
عاقبت اين شاخ از جوش ثمر خواهد شکست
مي شوم صد پيرهن از موميايي نرمتر
گر چنين پيري مرا بر يکدگر خواهد شکست
در گشاد در کند گر باغبان سنگين دلي
جوش گل اين گلستان را زود در خواهد شکست
الفت اضداد با هم يک دو روزي بيش نيست
آخر اين هنگامه ها بر يکدگر خواهد شکست
از گرانسنگي تمام آيد به ميزان حساب
هر که را سنگ ملامت بيشتر خواهد شکست
ظرف گردون بر نمي آيد به استيلاي عشق
زور مي اين شيشه را بر يکدگر خواهد شکست