شماره ١٧٩: عکس ساقي در شراب ناب ديدن خوشترست

عکس ساقي در شراب ناب ديدن خوشترست
حسن عالمسوز را در آب ديدن خوشترست
گردش چشمي مرا زان حسن بي پايان بس است
بحر را در حلقه گرداب ديدن خوشترست
حسن رنگ آميز را خجلت بهار تازه اي است
شمع را در پرتو مهتاب ديدن خوشترست
گر چه سير لاله و گل زنگ از دل مي برد
در جبين تازه احباب ديدن خوشترست
پيش دريا بهر روزي لب چرا بايد گشود؟
ماهيان را در خم قلاب ديدن خوشترست
تشنه چشمي مي کند دست تعدي را دراز
خار دامنگير را سيراب ديدن خوشترست
در ميان دام و دد مانند مجنون زيستن
از سمور و قاقم و سنجاب ديدن خوشترست
گر بود اخلاص شرط سجده، از زهاد خشک
شيشه را در گوشه محراب ديدن خوشترست
دردسر بسيار دارد سايه بال هما
اختر اقبال را در خواب ديدن خوشترست
گر بود چشم آب دادن مطلب از روي بتان
چهره خورشيد عالمتاب ديدن خوشترست
روي خوبان در عرق صائب قيامت مي کند
جلوه مهتاب را در آب ديدن خوشترست