شماره ٢٦

هر يک از اسماي حق در علم او
صورتي دارد که باشد عين تو
نور هر عيني که مي بيند بصر
وجه خاصي مي نمايد در نظر
جود او بخشيد اسما را وجود
ور نه اسما را بخود بودي نبود
هر چه موجود است مرحوم خداست
گر چه اسماي وي و اعيان ماست
کثرت اسماي او اندر عدم
از صفاتش نقش مي بندد قلم
چون صفت از ذات او دارد وجود
رحمت ذاتش غضب را داده بود
راحم و مرحوم از آن مي خوانمش
اسم او ذات و صفت مي دانمش
نسخه اعيان اگر خواني تمام
شرح اسما را بداني والسلام