شماره ١٤: مائيم جام باده و جانانه جاودان

مائيم جام باده و جانانه جاودان
از خويش و آشنا شده بيگانه جاودان
بگذر ز عقل و عاشق ديوانه را بگير
يارب که باد عاشق ديوانه جاودان
خوش جنتي است روضه رضوان مي فروش
جام شراب و صحبت رندانه جاودان
جاويد دل مجاور درگاه دلبر است
ثابت قدم ستاده و مردانه جاودان